كوثركوثر، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

پرنده بهشت

کوثر جون و مطالعه

عسل مامان علاقه زیادی به کتاب و مجله و روزنامه داری .   هر وقت کتابی را ببینی تا اونو بدست نیاری بی خیالش نمیشی البته جالبه که فوراً کتابو بوس میکنی انگاری همه کتابها قرآنند . ...
26 دی 1390

اولین برف بازی کوثرجون

        جمعه صبح که از خواب بلند شدیم باباعلی گفت امروز بریم برف بازی و من هم بعد از خوردن صبحانه سریع حاضرت کردم و رفتیم . اولش از اینکه توی برفها راه بری یه کم ترسیدی ولی بعد دست باباعلی را گرفتی و توی برفها راه رف تی        هوا خیلی سرد بود ولی خیلی به ما خوش گذشت و برف بازی کر دیم             موقع برگشتن هم تو ماشین نشستیم و هر سه تایی یه چایی داغ خوردیم و حسابی گرم شدیم.       ...
26 دی 1390

کوثر کدبانو

دختر گلم واسه خودش خانومی شده و تو کارهای خونه به من کمک میکنه . مخصوصاً تو پهن کردن سفره . وقتی بهت میگم بریم سفره بندازیم تا پوف بخوریم فوراً بلند میشی به طرف آشپزخونه میری و میگی مامان هم . خودت میری زیر سفره و سفره را میاری اگه هم دستت نرسه از من میخواهی که اونها را بهت بدم . و بعد وسایلی که میتونی و برات خطر نداره را بهت میدم تا تو سفره بگذاری . از من و بابا هم میخواهی که سر سفره بیایم به قول خودت بابا نیش هم /مامان نیش هم بعد از غذا هم وقتی بابا ازم تشکر میکنه تو هم میگی مامان دست سبد اسباب بازیهات هم که دائم ولو شده است .ولی همیشه تو جمع کردن اسباب بازیها کمکم میکنی و میگذاریشون تو سبد . عاشق...
19 دی 1390

تاب تاب عباسی

چند روز که شعر تاب تاب عباسی را یاد گرفتی و به این شعر خیلی علاقه داری.     هر پارچه یا روسری هم گیرت بیاد فوراً اونو برمیداری میاری پیشمون و شروع میکنی به تکان دادنش و تاب تاب عباسی میخونی مامان قربونت بره . خیلی زود تو خوندن این شعر پیشرفت کردی و این قسمتها را خودت میخونی: تاب تاب عباسی خدا منو ننانی  اگه منو مینانی  بغل بابا بندازی. یه موقعهایی هم عروسکتو برمیداری و میگذاریش روی صندلیت و با تکان دادن صندلی تاب تاب عباسی مبخونی. ...
19 دی 1390

سایه

دیشب قبل از خواب وقتی مهتاب خاموش کردم تا بخوابیم تو یه کار جالب کردی و اونم توجهت به سایه ات بود. یکدفعه منو صدا کردی و با اشاره به سایه ات گفتی مامان نی نی. الهی دورت بگردم که به همچی توجه میکنی . برای من خیلی جالب بود که تو متوجه سایه شدی و فکر کردی که اون یه نی نیه ...
19 دی 1390

مسابقه/184

     سلام به همه نی نی های ناز . منم تو مسابقه شرکت کردم البته با کمک مامان و بابام یه طرح واسه مسابقه دادم . کد من 184 است . هر نی نی نازی که از طرح من خوشش اومد به من رأی بده .  ازتون ممنونیم ...
3 دی 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنده بهشت می باشد